آرتریوسکلروز و انفارکتوس قلب:نتایج آزمایشهای اپیدمیولوژیکی بسیار گسترده جهانی و خصوصا پژوهشهای کیز در سال ۱۹۶۵ مبنی بر این است که تعداد بیماری های ناشی از ایسکمی قلب، با میزان مصرف چربی، اسیدهای چرب اشباع شده و کلسترول بستگی مثبت دارد علاوه بر این به اثبات رسید که افراط در مصرف چربیهای اشباع شده و همچنین کلسترول غلظت کلسترول خون را بالا میبرد.
در کشورهایی که مرگ ناشی از انفارکتوس قلب در آنجاها بسیار شایع است بیشترین مقدار چربی و کلسترول را همراه با غذا مصرف مینمایند برعکس ممالکی که چربی کمتری مصرف می کنند کمترین تلفات ناشی از انفارکتوس را نشان می دهند (مثلا ۱۸ تا ۲۵ درصد انرژی کل غذای روزانه ژاپنی ها از راه چربی تامین می گردد در حالی که این رقم در آلمان غربی به بیش از ۴۰ درصد میرسد). یکی دیگر از دلایل حمایت از فرضیه تاثیر عوامل تغذیه ای در بروز آرتریوسکلروز نتایج پژوهش های انجام یافته بر روی حیوانات است. در این آزمون ها کلسترول به حیوانات خورانیده شد این امر مشابه آنچه که در انسان دیده می شود سبب بروز تغییرات اسکلروز ی دیواره عروق گردید بررسیهای دیگر بر افراد سالم ثابت نمود که زیاده روی در مصرف چربی های اشباع شده، میزان کلسترول خون را افزایش میدهد و تغذیه با اسیدهای چرب اشباع نشده به ویژه با دو پیوند دوگانه سطح کلسترول خون را پایین می آورد.
نتایج نام برد که به طور خلاصه بیان گردیدند این تصور را قوت می بخشد که غلظت کلسترول سرم با بروز آرتریوسکلروز در ارتباط است علاوه بر این بدون در نظر گرفتن کلسترول غذا، اسیدهای چرب اشباع شده سطح کلسترول خون را تحت تاثیر قرار می دهند بسیاری از پژوهندگان جهان در این امر اتفاق نظر دارند که میزان اسیدهای چرب اشباع شده غذا از نظر بروز آرتریوسکلروز و انفارکتوس اهمیت دارد. خطر فوق را می توان با کمک جانشین نمودند اسیدهای چرب اشباع نشده، خصوصا لینولئیک اسید کاهش داد و یا حتی برطرف نمود از سوی دیگر مخالفت با نظریه فوق نیز هر روز ابعاد گسترده تری به خود می گیرد زیرا بنابر عقیده برخی از پژوهشگران نتایج مذکور نادرست است و یا بطور کامل قابل اثبات نیست.
ادامه دارد…..